رمان خوان - رمان های خارجی ترجمه شده انلاین (تایپ رمان)

رمان های انلاین جدید را اینجا بخوانید ,با تایپ هر روزه رمان

رمان خوان - رمان های خارجی ترجمه شده انلاین (تایپ رمان)

رمان های انلاین جدید را اینجا بخوانید ,با تایپ هر روزه رمان

آخرین نظرات

رمان خارجی عاشقانه غضب

پنجشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۷، ۰۷:۰۹ ب.ظ

رمان خارجی عاشقانه غضب

نویسنده:لوران دانر

مترجم:آنجل

قسمت1

مقدمه

الی در حالی که ,مردی که مقابل دیوار داخل اتاق به زنجیر کشیده شده بود را نظاره می کرد زیر لب زمزمه کرد:

-لعنتی

هر بار که مخفیانه به داخل اتاق تماشا وارد می شد باعث ناراحتی و پریشانی اش می شد اما نمی توانست از این اتاق دور بماند.

به خوبی میدانست که مرد نمی تواند او را از میان شیشه دوجداره اینه ای ببیند اما با این حال اینگونه به نظر می رسید که درست دارد به الی نگاه میکند.نگاه الی از روی س*ینه ب*رهنه مرد گذشت و بدن عضلانی و ورزیده اش را از نظر گذراند.زمانی که زنجیر های دست هایش را کشید سرشانه های بزرگش و ماهیچه های بازو هایش برجسته تر شدند.خشم در کل چهره اش هویدا بوداحساس دلسوزی و شفقت نسبت به او س*ینه اش را پر از درد کرد.عزم و ارادهاش برخلاف اینکه چطور او را از ازادی و شان و بزرگی ب*رهنه کرده بودند در چشماننش نمایان بود. کاملا از بیهودگی حرکاتش اگاه بود اما بازم هم در برابر زنجیر ها تقلا میکرد.دستش را بلند کرد تا قاب چوبی شیشه محافظ را لمس کندارزو میکرد کاش میتوانست با نشان دادن اینکه برای یک نفر مهم است او را تسلی دهد.بیشتر از همه دلش میخواست او را از زندان جهنمی که او را گیر انداخته بود نجات دهد.او لیاقت این که ازاد باشد را داشت.حرکاتی در گوشه اتاق لحضاتی توجه او را از مردی که افکار او را شب و روز به خود اختصاص داده بود پرت کرد.همانطور که یک تکنیسین وارد اتاق شد ترس و وحشت قلب او را از جایش کند.جاکوب التر یکی از بی عاطفه ترین و بی رحم ترین هیولاهایی بود که برای صنایع مرسیل کار میکرد.ان احمق از این که عمدا درد را با ازمایش هایش ترکیب کند لذت میبرد.او مخصوصا این یکی را با سنگدلی منحصر بفردی شکنجه میکرد.یک ماه پیش زمانی که جاکوب بیش از اندازه به سوژه ازمایش نزدیک شده بود ,مرد با این که در غل و زنجیر بود دماغ او را شکسته بود.الی می دانست که کاملا حقش بوده.هنوز هم زمانی که جاکوب نیشخند شیطانی به سمت طعمه اش روانه میکرد اثار کبودی صورتش را سایه انداخته بود.او خیال داشت ازمایشات دردناک تری روی او پیاده کند.

-سلام 416

جاکوب با صدای ناخوشایندی خندید.

-شنیدم دکتر ترنت رو عصبانی کردی.میدونی معنیش چیه مگه نه؟

کیس قهوه ای رنگی را روی میز گوشه اتاق قرار داد. صدای تلپ بلندی از ان برخاست.

-این یعنی اینکه من میتونم کاری رو که خیلی وقته میخواستم انجام بدم رو انجام بدم.تو قراره امروز حسابی درد بکشی.

سرش را بلند کرد و به دوربین امنیتی گوشه اتاق نگاهی انداخت و با دستش حرکت کات کننده ای روی گلویش دراورد.

الی در حالی که ترس وجودش را فرا گرفته بود زیر لب نفس نفس زد:

-لعنت لعنت لعنت

او شایعاتی مبنی بر کشته شدن کسانی که هنوز با کسی جفت نشده بودند زمانی که دکتری را عصبانی میکردند زیر شکنجه های سهمگین را شنیده بود.جاکوب مشخصا نمی خواست کارهای شیطانی که برای 416 در سر داشت ضبط شوند.می بایست چیز های واقعا وحشت ناکی باشد.

جاکوب سرش را به طرفی خم کرد و به خیره شدن به گوشه اتاق ادامه داد و سپس قبل از اینکه صورتش را به طرف 416 برگرداند نیش خندی زد.

-دوربینها حالا خاموشند.هیچ چیزی از این قضایا ضبط نمیشه.چیزی که دکتر ترند نمیدونه اینه که تو قراره یه تصادف وحشتناک داشته باشی.نباید با من درمیفتادی.بهت هشدار داده بودم که حسابتو می رسم.

کیفی را که با خود به داخل اتاق اورده بود را گرفت

-کسی نمیتونه دماغ منو بشکنه و زنده بمونه.میدونستم که فقط یه کم زمان لازمه تا تنبیه بشی

سرنگی را از داخل کیف بیرون اورد.

-قراره بمیری,ح*رومزاده

الی با خود فکر کرد این اتفاق نمیتواند واقعی باشدنمی توانست از کابوسی که زندگی در طی دو ماه گذشته به ان تبدیل شده بود تقلا کند که در اخر 416را از دست بدهد.او مداوم با ترس اینکه به عنوان یک جاسوس لو برود زندگی کرده بود و تنها دیدن تقلای هر روزهی 416 به او امید ادامه دادن داده بود.تا با هر روز روبرو شود.به خاطر او الی ریسک خطرناک جمع کردن شواهد و مدارک کافی برای ازاد کردن او و دیگران را به جان میخرید.

نظرات  (۳)

چجوری دان میشه

بدرد نمی خوره

سایت جامع دانلود رمان: آرشیو برترین رمان های به روز همکاری با نویسنده های خوش قلم دانلود رمان در تمامیه ژانر های دلخواه درخواست رمان های کمیاب یک مطالعه خوب را با ماه رمان تجربه کنید. دانلود رمان ایرانی عاشقانه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی